«جنگ چهرهی زنانه ندارد»
داستانهای آنها واقعیتهای تلخ جنگ، شجاعت و مقاومت این زنان و تلفات عاطفی و روانی جنگ بر آنها را آشکار میکند.
این کتاب یک اثر معمولی نیست؛ چراکه روایتهای سنتی و مردانه از جنگ را به چالش میکشد و دیدگاه منحصر به فردی از هزینههای انسانی جنگ ارائه میدهد.
تمرکز «جنگ چهرهی زنانه ندارد» بر قدرت و فداکاری زنان در زمان جنگ است و آن را به کتابی ضروری برای هر کسی که به تاریخ، مطالعات جنسیت یا مقاومت انسان علاقه دارد، تبدیل میکند.
کتاب «جنگ چهرهی زنانه ندارد» اثر سوتلانا آلکسیویچ دربارهی چیست؟
«جنگ چهرهی زنانه ندارد» مجموعهای قدرتمند و تأثیرگذار از مصاحبه با زنانی است که در جنگ جهانی دوم جنگیدند. این کتاب از طریق داستانهای آنها، نقش اغلب نادیده گرفتهشدهی زنان در جنگ و تأثیر عمیقی که بر زندگیشان گذاشت را به تصویر میکشد.
با چه مضامینی در این اثر مواجه میشویم؟
به طور کلی کتاب «جنگ چهرهی زنانه ندارد» بر تجربیات زنان شوروی در طول جنگ جهانی دوم تمرکز دارد و نقشهای آنها و تأثیر عاطفی و روانی جنگ بر زندگیشان را برجسته میکند.
اما مضامینی که در این اثر به آن پرداخته شده:
صداهای پنهان زنان در جنگ:
اثر آلکسیویچ، داستان زنانی را که تا حد زیادی در روایتهای تاریخی جنگ جهانی دوم نادیده گرفته شدهاند، برجسته میکند. این کتاب با به اشتراک گذاشتن تجربیات آنها، نقشهای حیاتی زنان و چالشهای منحصر به فردی که با آن روبرو بودند را نشان میدهد و درک جامعتری از جنگ ارائه میدهد.
تأثیر عاطفی و روانی جنگ:
مصاحبهها نه تنها سختیهای جسمی، بلکه زخمهای عمیق عاطفی و روحی ناشی از جنگ را نیز آشکار میکنند. زنان از ترسها، آسیبها و تأثیرات ماندگار آن بر زندگیشان صحبت میکنند و بینشی تکاندهنده از هزینههای انسانی جنگ ارائه میدهند.
تعریف دوبارهی قهرمانی و فداکاری:
«جنگ چهرهی زنانه ندارد» تصورات سنتی از قهرمانی و فداکاری را به چالش میکشد و نشان میدهد که شجاعت و مقاومت محدود به میدان نبرد نیست. داستانهای زنان نشان میدهد که مشارکت آنها به همان اندازه حیاتی و فداکاریهایشان به همان اندازه قابل توجه بود و درک ما از معنای قهرمان بودن را تغییر میدهد.
واکنشها به این کتاب
«یادبودی برای شجاعت... . سخت است کتابی را یافت که مهمتر یا اصیلتر به نظر برسد. ... روایت آلکسیویچ از جنگ جهانی دوم که از دیدگاه صدها زن دیده میشود، چیز خارقالعادهای است. ... دستاورد او به همان اندازه نفسگیر است که تجربیات این زنان الهامبخش.» - گاردین
«باشکوه... پس از دههها که جنگ توسط «مردانِ در حال نوشتن دربارهی مردان» یادآوری میشد، او قصد دارد صدای نسلی سالخورده از زنانی را که خود را نه تنها به عنوان قصهگو، بلکه به عنوان جانباز، مادر و حتی همسران بالقوه، نادیده گرفتهشده میدانستند، به گوش برساند. ... آلکسیویچ کمتر تاریخ شفاهی سرراستی از جنگ جهانی دوم ارائه میدهد و بیشتر به کاوش ادبی در خود حافظه میپردازد.» - بررسی کتاب نیویورک تایمز
«زنان یاد گرفتند که هواپیماها را هدایت کنند و بمب پرتاب کنند، اهداف را از فواصل دور هدف قرار دهند. ... آلکسیویچ صداهای آنها را به سرود تاریخ تبدیل کرده است.» - بوستون گلوب
«دلخراش و تکاندهنده... آلکسیویچ خدمت بزرگی کرد و این داستانها را بازیابی نمود. ... «جنگ چهرهی زنانه ندارد» داستان این زنان فراموششده را روایت میکند و دستاورد بزرگ آن این است که نه تنها سهم آنها را، بلکه جهنمی را که تحمل کردند نیز تصدیق میکند.» - واشنگتن پست
«باید تصمیم بگیریم که این کتاب را در کنار گزارش اخبار جهان بخوانیم. ... آلکسیویچ هرگز سعی در سادهسازی ندارد. ... از قضاوت کردن خودداری میکند، همه را تصدیق میکند، گوش میدهد، رنج میبرد و جان میبخشد. ... سالها طول کشید تا همهی شهادتهای اینجا را پیدا و ثبت کند. ... در پایان احساس میکنیم که در کنار او نشستهایم. با او، خاطرات پارتیزانها، مبارزان چریکی که در پشت خطوط گرفتار شدهاند را میشنویم.» - وال استریت ژورنال
«آلکسیویچ هویت متمایز خود را ساخته است: به عنوان شاهدی برای شاهدانی که معمولاً شنیده نمیشوند. ... در عصر «پساحقیقت» که روزنامهنگاری تحت فشار است، عصری که مستعد تبلیغات، هیجانگرایی و «حقایق جایگزین» است، قدرت ادبیات مستند بیش از هر زمان دیگری آشکار شده. ... به آلکسیویچ گوش دهید.» - آتلانتیک
«مجموعهای قابل توجه از شهادتها... آلکسیویچ، در حالی که پشت میزهای آشپزخانه نشسته، داستانهایی را از زنان بیرون میکشد که واقعیتی را توصیف میکنند که بسیار متفاوت از نسخه رسمی تأیید شده است. ... آنها محتاطانه اما واضح از برخوردهای زودگذر، روابط عمیق و احساسات بیاننشده صحبت میکنند.» - نیویورکر
«آلکسیویچ به ما ایدهای میدهد که چگونه زنان ارتش، در طول جنگ و پس از آن، توسط جامعه درک میشدند. ... این صداها، به لطف آلکسیویچ، خودشان بخشی از تاریخ شدهاند.» - فایننشال تایمز
چه ترجمههایی از این کتاب در فارسی در دسترس است؟
ترجمهی عبدالمجید احمدی، انتشارات چشمه
طرفداران این کتاب دیگر سراغ چه کتابهایی بروند؟
کتاب پسران رویین ، اثر سوتلانا الکسیویچ
کتاب مجمع الجزایر گولاگ، اثر الکساندر سولژنیتسین
کتاب آخرین دختر، اثر نادیا مراد و جنا کراژسکی
کتاب سفر سیلکا، اثر هدر موریس
کتاب زنگها برای که به صدا در میآیند، اثر ارنست همینگوی
یک جرعه از کتاب
خلاصه کتاب
این زنان، که هنگام شروع جنگ نوجوانی کم سن و سال بودند، تجربیات خود را با صداقتی بیپرده بازگو میکنند. آنها وحشتهای جنگ، از دست دادن عزیزان و مبارزه برای بقا در میان قحطی، بیماری و تهدید دائمی مرگ را توصیف میکنند. این داستانها دیدگاه منحصر به فردی از جنگ ارائه میدهند، دیدگاهی که به ندرت در روایتهای تاریخی سنتی بررسی میشود.
این زنان همچنین داستانهایی از رفاقت و مقاومت را به اشتراک میگذارند. آنها پیوندهای عمیقی با همرزمان خود ایجاد کردند و در تجربیات مشترک خود قدرت یافتند. داستانهای آنها مقاومت قابل توجه روح انسان را، حتی در مواجهه با ناملایمات غیرقابل تصور، برجسته میکند.
این زنان، که هنگام شروع جنگ نوجوانی کم سن و سال بودند، تجربیات خود را با صداقتی بیپرده بازگو میکنند. آنها وحشتهای جنگ، از دست دادن عزیزان و مبارزه برای بقا در میان قحطی، بیماری و تهدید دائمی مرگ را توصیف میکنند. این داستانها دیدگاه منحصر به فردی از جنگ ارائه میدهند، دیدگاهی که به ندرت در روایتهای تاریخی سنتی بررسی میشود.
این زنان همچنین داستانهایی از رفاقت و مقاومت را به اشتراک میگذارند. آنها پیوندهای عمیقی با همرزمان خود ایجاد کردند و در تجربیات مشترک خود قدرت یافتند. داستانهای آنها مقاومت قابل توجه روح انسان را، حتی در مواجهه با ناملایمات غیرقابل تصور، برجسته میکند.
علیرغم این مشکلات، زنانی که در این کتاب از آنها یاد شده، به زندگی خود با شجاعت و مقاومت ادامه دادند. آنها شغل ساختند، خانواده تشکیل دادند و در بازسازی کشور جنگزدهشان سهیم بودند. داستانهای آنها گواهی بر قدرت و مقاومت پایدار زنان است.
این کتاب یادآوری تکاندهندهای است که چهرهی جنگ صرفاً مردانه نیست، بلکه عمیقاً و بدون انکار، زنانه نیز هست.
درباره نویسنده

سوالات متداول
• کسانی که میخواهند درک عمیقتری از تجربهی انسان در زمانهای درگیری به دست آورند.
• افرادی که تاریخ شفاهی و روایتهای دست اول را میپسندند.
تاثیر عاطفی و روانی جنگ
داستانسرایی بیپرده