دربارهی کتاب مزرعهی حیوانات
مزرعهی حیوانات تمثیلی سیاسی است که از انقلاب بلشویکی روسیه که از سال 1917 تا 1923 روی داد، الهام گرفته شده است.
کتاب، داستان گروهی از حیوانات مزرعهای را روایت میکند که علیه کشاورز انسان خود شورش میکنند، به امید اینکه بتوانند جامعهای شکل دهند که در آن حیوانات بتوانند برابر، آزاد و شاد باشند. در نهایت، خیانتهایی به این جنبش میشود و مزرعه تحت دیکتاتوری خوکی به نام ناپلئون، به وضعیتی بدتر از قبل دچار میگردد.
در سال 1987، «مزرعهی حیوانات» یکی از ده ها کتاب ممنوعه بود.
مزرعهی حیوانات نماد چیست؟
مزرعهی حیوانات تمثیلی از انقلاب روسیه است که قرار بود به کمونیسم و برابری ختم شود، اما در زمان استالین دیکتاتور به توتالیتاریسم منجر شد. هر شخصیت نمادی از یک شخصیت کلیدی، مفهوم یا گروهی از افراد است. اورول با ظرافت هوشمندانهای رمان را این گونه زینت بخشیده.
موضوعات اصلی مزرعهی حیوانات چیست؟
کتاب «مزرعهی حیوانات» از ابتدا تا انتها به مضامین مهم و اساسی میپردازد. مضامینی مانند میل افسارگسیخته به قدرت، فسادی که اغلب در پی قدرت گسترش مییابد، نظام طبقاتی، زبان و تبلیغات سیاسی، تمامیتخواهی برابری و نابرابری و قدرت و کنترل.
اما معنای پنهان و اصلی دیدگاه اورول در کتاب، در مورد انقلاب روسیه است. او نشان میدهد که چگونه صاحبان قدرت میتوانند فاسد باشند و میتوانند مردمی را که قرار است به آنها کمک کنند سرکوب کنند.
واکنشها به «مزرعهی حیوانات»
«به درخشش و برندگی یک کریستال شیشه.» (ماهنامه آتلانتیک)
«افسانهای خردمندانه، پرشور و روشنگرانه در عصر حاضر.» (نیویورک تایمز)
« بسیار وسیع، فکر شده و با نثری دلپذیر.» (San Francisco Chronicle)
نظر جورج اورول دربارهی «مزرعه حیوانات»
اورول در مقالهای به نام «چرا می نویسم» نوشت که «مزرعهی حیوانات» اولین تلاش هدفمند او برای ترکیب هنر و سیاست بود. او فردی سیاسی و صاحب نظر بود و از آثار خود برای اظهار نظر در مورد مسائلی که در جامعه و دولت میدید استفاده مینمود.
چه ترجمههایی از این کتاب در فارسی در دسترس است؟
ترجمهی امیر امیرشاهی، انتشارات جامی
ترجمهی احمد کسایی پور، انتشارات ماهی
ترجمهی حمیدرضا بلوچ، انتشارات مجید
ترجمهی امیر امیرشاهی، انتشارات قدیانی
ترجمهی امیر امیرشاهی، انتشارات امیرکبیر
ترجمهی مجید شریفیان، انتشارات شبگیر
ترجمهی سمانه فلاح، انتشارات طاهریان
ترجمهی عباس زارعی، انتشارات آموت
ترجمهی امیر امیرشاهی، انتشارات علمی و فرهنگی
ترجمهی شهرزاد لولاچی، انتشارات افق
ترجمهی امیر امیرشاهی، انتشارات کتاب کوله پشتی
ترجمهی حسن جمشیدی، انتشارات نارنگی
ترجمهی بانو رحیم صالحی، انتشارات شور آفرین
ترجمهی امیر امیرشاهی، انتشارات عطر کاج
ترجمهی آرمان فیروز، انتشارات یوپا
ترجمهی رویا امامی میبدی، انتشارات آوای مهدیس
ترجمهی مریم صالحی، انتشارات قاصدک صبا
ترجمهی امیر امیرشاهی، انتشارات پارس کتاب
ترجمهی همایون نوراحمر، انتشارات وال
ترجمهی هاشم بناء پور، انتشارات بدرقه جاویدان
ترجمهی میترا یزدچی، انتشارات جاجرمی
ترجمهی صالح حسینی و معصومه نبی زاده، انتشارات دوستان
ترجمهی امیر امیرشاهی، انتشارات روزگار
ترجمهی آزاده دادفر، انتشارات گویش نو
ترجمهی سیروس نورآبادی، انتشارات شورآفرین
ترجمهی شهناز مجیدی، انتشارات پنگوئن
ترجمهی لیلی ملک لو، انتشارات پارمیس
ترجمهی رضا پیلواران، انتشارات ندای معاصر
ترجمهی مهدیس بهنیا، انتشارات ابوعطا
ترجمهی قدیر گلکاریان، انتشارات تیموری
ترجمهی محمدرضا صامتی، انتشارات سفیر قلم
ترجمهی معصومه شاطرزاده، انتشارات نگاه آشنا
ترجمهی آوینا ترنم، انتشارات هنر پارینه
ترجمهی مهرداد یوسفی، انتشارات ارتباط نوین
ترجمهی امیر امیرشاهی، انتشارات گیوا
ترجمهی مریم رشتی زاده، انتشارات آوای بستان
ترجمهی کیمیا سمیعی، انتشارات تیرگان
ترجمهی زهره شیشه چی، انتشارات داریوش
ترجمهی هنگامه خدابنده، انتشارات الماس پارسیان
ترجمهی ناهید سرگلی، انتشارات شاهدخت پاییز
ترجمهی صدیقه بحرپیما، انتشارات خرمن
ترجمهی ریحانه اصغری، انتشارات خودمونی
ترجمهی مهدی نصیری دهقان، انتشارات پایتخت
ترجمهی کاوه میرعباسی، انتشارات چشمه
ترجمهی وصال احسان، انتشارات دیوار
ترجمهی امیر امیرشاهی، انتشارات آرسن
ترجمهی سعید کوشا، انتشارات نقش و نگار
ترجمهی میترا هاشم زاده، انتشارات معیار علم
ترجمهی امیر امیرشاهی، انتشارات هاشمی
ترجمهی سالومه مهوشان، انتشارات دبیر
ترجمهی مژگان فشی، انتشارات نظاره
ترجمهی وحید کیان، انتشارات کارگاه فیلم و گرافیک سپاس
طرفداران «مزرعه حیوانات» دیگر سراغ چه کتابهایی بروند؟
کتاب 1984 اثر جورج اورول
کتاب قدرت بیقدرتان اثر واتسلاف هاول
کتاب فونتامارا اثر اینیاتسیو سیلونه
کتاب مسند عقاب اثر کارلوس فوئنتس
یک جرعه از کتاب
خلاصه کتاب
اسنوبال به حیوانات خواندن و نوشتن آموخت، در حالی که ناپلئون تولههای سگ را در اصول حیوانگرایی تربیت میکرد. غذا فراوان بود و مزرعه به خوبی اداره میشد. خوکها خود را به مقامهای رهبری ارتقا دادند و برخی از غذاهای خاص را، ظاهراً برای سلامتی خود، کنار گذاشتند.
ناپلئون و اسنوبال برای برتری تلاش میکردند. وقتی اسنوبال طرح ساخت آسیاب بادی را اعلام کرد، ناپلئون سگهایش را فرستاد تا اسنوبال را فراری دهند و سپس خود را رهبر مزرعه حیوانات اعلام کرد.
ناپلئون تغییراتی در ساختار حکومتی مزرعه ایجاد کرد و جلسات را با کمیتهای از خوکها که مزرعه را اداره میکردند، جایگزین کرد. ناپلئون از طریق خوک جوانی به نام اسکوایلر، ادعا کرد که ایده آسیاب بادی از آن او بوده است. حیوانات با وعده زندگی آسانتر با آسیاب بادی، سختتر کار میکردند. وقتی حیوانات آسیاب بادی را پس از طوفانی شدید تخریب شده دیدند، ناپلئون و اسکوایلر آنها را متقاعد کردند که اسنوبال در تلاش برای خرابکاری پروژه آنها بوده است. پس از اینکه اسنوبال به قربانی تبدیل شد، ناپلئون شروع به پاکسازی مزرعه با سگهایش کرد و حیواناتی را که متهم به همدستی با رقیب قدیمیاش بودند، کشت. سرود «حیوانات انگلیس» با سرود تملقآمیز ناپلئون جایگزین شد و به نظر میرسید که ناپلئون در حال پذیرش سبک زندگی انسانها است. حیوانات همچنان متقاعد بودند که نسبت به دوران آقای جونز در وضعیت بهتری هستند.
آقای فردریک، یکی از کشاورزان همسایه، با استفاده از مواد منفجره، به مزرعه یورش میآورد و آسیاب بادی بازسازی شده را منفجر میکند. اگرچه حیوانات در نبرد پیروز میشوند، اما با هزینه زیادی این پیروزی را به دست میآورند، زیرا بسیاری از آنها، از جمله باکسر اسب کاری، زخمی میشوند. با وجود جراحاتش، باکسر سختتر و سختتر کار میکند تا اینکه در حین کار در آسیاب بادی از پا میافتد. ناپلئون برای بردن باکسر به دامپزشک، کامیونی میفرستد و توضیح میدهد که مراقبت بهتر در آنجا امکانپذیر است.
بنجامین، الاغ بدبینی که «به خوبی هر خوکی میخواند»، متوجه میشود که کامیون متعلق به یک قصاب اسب است و تلاش بیفایدهای هم برای نجات باکسر میکند. اسکوایلر گزارش میدهد که کامیون توسط بیمارستان خریداری شده است و نوشتههای مالک قبلی هنوز پاک نشدهاند. اما در واقع، ناپلئون وفادارترین و صبورترین کارگر خود را برای خرید مشروب فروخته است.
سالها میگذرد و خوکها شروع به شبیه شدن به انسانها میکنند، زیرا آنها به صورت عمودی راه میروند، شلاق حمل میکنند و لباس میپوشند. هفت فرمان به یک عبارت کوتاه شده است: «همه حیوانات برابرند، اما برخی از حیوانات برابرتر از دیگران هستند». ناپلئون مهمانی شام برای خوکها و کشاورزان محلی برگزار میکند و با آنها اتحاد جدیدی را جشن میگیرد. او سنتهای انقلابی را لغو میکند و نام «مزرعه مانور» را باز میگرداند. وقتی حیوانات به خوکها و انسانها نگاه میکنند، متوجه میشوند که دیگر نمیتوانند بین آنها تمایز قائل شوند.
درباره نویسنده
