دربارهی «ناتوان»
«ناتوان» به محض انتشار در گودریدز مورد توجه خوانندگان کتاب فانتزی قرار گرفت و تبدیل به یکی از پرفروشترینهای نیویورک تایمز شد.
ماجرای «ناتوان» چیست؟
پیدن شخصیت اصلی داستان است؛ دختر عادی با استعداد خارقالعاده در حفظ بقا. از زمانی که شاهد قتل وحشیانهی پدرش به دست پادشاه بود، در محلههای فقیرنشین مخفی شده و تنها به هوش و مهارتهای رزمی خود متکی است.
او فقط یک فرد عادی نیست؛ بلکه یک دزد حیلهگر و یک جنگجوی آموزشدیده است که برای فرار از حکم اعدام پادشاه برای افرادی مانند او، خود را به عنوان یک روانی جا میزند. تنها همدم او در این بالماسکهی خطرناک، آدنا است؛ یتیمی دیگر که میتواند از دیوارها عبور کند و به خیاطی علاقهی شدیدی دارد. آنها پنج سال سخت را با هم گذراندهاند؛ پیدن با دزدی سکه، غذا و پارچه و آدنا با تبدیل این تکههای دزدیده شده به چیزهای شگفتانگیز.
اما زندگی پیدن در جریان یک نزاع در محلههای فقیرنشین دستخوش تغییر چشمگیری میشود. او با شجاعت یک سایلنسر که قصد کشتن یک جوان را داشت، شکست میدهد و از جمعیت تحت تأثیر قرار گرفته، لقب «نجاتدهنده نقرهای» را دریافت میکند. با این حال، جوانی که او نجاتش میدهد، کسی نیست جز کای آزر، مجری احکام پادشاه و دشمن قسمخوردهی پیدن.
در «ناتوان» با چه مضامینی روبرو هستیم؟
آسیب روانی و بهبودی: پیدن و کای هر دو از گذشتهی خود زخمهای عمیقی دارند. پیدن والدین خود را از دست داده و تمام زندگی خود را برای بقا مبارزه کرده؛ و کای در محیطی سخت و بدون محبت والدین بزرگ شده است. درد مشترک آنها و تلاش برای حفظ انسانیت خود در میان بیرحمی دنیای اطرافشان، زمینهی جذابی را برای شکلگیری رابطهی آنها فراهم میکند.
هویت و رشد شخصیتی:موضوع هویت در مرکز داستان قرار دارد. پیدن، کای و حتی کیت آزر با نقشها و خود واقعیشان دست و پنجه نرم میکنند. پیدن برای زنده ماندن هویت واقعی خود را پنهان میکند، کای به مجری بیرحم احکام پادشاه تبدیل شده است و کیت، پادشاه آینده، نقش خود را در رژیم سرکوبگر پدرش زیر سوال میبرد. تعاملات آنها هر یک را مجبور میکند تا با تضادهای درونی خود روبرو شوند و خود را دوباره تعریف کنند.
مقاومت: شرکت کردن پیدن در محاکمات به نمادی از مقاومت تبدیل میشود. او با طغیان، سخنرانیهای جسورانه و ایجاد اتحادهای استراتژیک، به چالش کشیدن قدرت پادشاه و الهام بخشیدن به دیگران برای قیام علیه نخبگان میپردازد. اقدامات او در طول محاکمات نقش مهمی در جلب حمایت برای شورش ایفا میکند.
شخصیت های اصلی
پیدن گری: قهرمان داستان ما، دختری عادی است که مهارت بالایی در سازگاری و درخشیدن دارد. او که با نام «نجاتدهندهی نقرهای» شناخته میشود، یک فرد عادی است که خود را به عنوان یک روانی جا زده است تا در دنیایی که افراد همنوع او شکار میشوند، زنده بماند. پدرش یک درمانگر بود و به او نحوهی مبارزه و مشاهدهی دقیق جهان را برای درک اسرار آن آموزش داد. کلید بقای او این است که همه را متقاعد کند که او یک نخبه است. او به عنوان دختری وفادار، حیلهگر و فریبنده شناخته میشود.
کای آزر: کای مجری آیندهی احکام پادشاه و پسر دوم اوست. او یک جنگجوی ماهر با شخصیتی پیچیده است که توانایی نادری در استفاده از قدرتهای دیگران دارد که او را به فردی قدرتمند و خطرناک تبدیل میکند. وظیفه او از بین بردن افراد عادی است، اما این مأموریت با افزایش ارتباط او با پیدین پیچیدهتر میشود.
کیت آزر: وارث تاج و تخت و برادر بزرگتر کای است. کیت میتواند آتش و آب را کنترل کند و امید مردم برای آیندهای بهتر است. برخلاف برادرش، کیت شروع به زیر سوال بردن حکومت ظالمانه پدرش میکند.
چه ترجمههایی از این کتاب در فارسی در دسترس است؟
ترجمهی پگاه فرهنگ مهر، انتشارات داهی
طرفداران «ناتوان» دیگر سراغ چه کتابهایی بروند؟
کتاب یاغی شنها، اثر الوین همیلتون
کتاب اخگری در خاکستر، اثر صبا طاهر
یک جرعه از کتاب
صدای ملایم پدرم همانطورکه در سرم طنینانداز میشود، بسیار تکان دهنده است و به من یادآور میشود هر بخشی از زندگیام باید دروغ باشد و دختری که مقابل من نشسته هم به اندازهی باقی مردم این پادشاهی فریب خورده است.
اگر این طوری گیر بیفتم واقعاً رقتانگیز خواهد بود.
وقتی مطمئن میشوم بینیام من را به آدمهای کلهگندهای که در زیر محل اختفای من کمین کردهاند، لو نمیدهد، دستم را دوباره روی دیوار چرکمردهای که در حال حاضر کمرم را به آن تکیه میدهم. نفس عمیقی میکشم و بینیام دوباره پر از دوده میشود. بعد به آرامی دوباره شروع به بالا رفتن میکنم. حالا دیگر پاهایم نیز تقریباً به اندازه بینیام میسوزند. با این حال بدنم را وادار میکنم همان طور که مانع از عطسه کردنم میشود، همچنان پیشروی کند.
خلاصه کتاب
طاعون که چند دهه پیش رخ داد، به اکثر مردم قدرتهایی اعطا کرد. پادشاه در ابتدا به افراد عادی بیقدرت فرصت داد تا خودشان قلمروی پادشاهی او را ترک کنند، اما پس از چند روز دستور داد که برخی از آنها را اعدام کنند.
شاهزاده کای قرار است در آینده اجرای احکام سلطنتی را بر عهده بگیرد. وظیفهی او برخورد با افراد عادی – افرادی که قدرت ندارند – است، زیرا پدرش، پادشاه، به همه گفته است که افراد عادی در حال آلوده کردن جمعیت هستند.
شاهزاده کای توانایی استفاده از قدرتهای دیگران را دارد که برایش بسیار سودمند است.
به کای مأموریت داده میشود تا فردی عادی را که در محلههای فقیرنشین ساکن است، پیدا کند. او با برخی از سربازان سلطنتی به آنجا میرود و خانوادهای را پیدا میکند که یک فرد عادی را به فرزندی پذیرفتهاند. آنها به کای التماس میکنند که به کودک آسیبی نرساند. کای به سربازان سلطنتی خود دستور میدهد که خانواده را به بیابان ببرند در حالی که او با کودک عادی برخورد میکند. این خانواده اکنون تبعید شدهاند و باید از بیابان عبور کنند تا به شهرهای آزاد برسند.
کای مخفیانه کودک را از طریق کوچهها میبرد و او را نزد خانوادهاش میسپارد تا با آنها از بیابان عبور کند. کای نمیخواست او را بکشد.
پیدن در حالی که کای در حال بازگشت به سمت سربازان سلطنتی خود است، به او برخورد میکند. او مقداری نقره از کای میدزدد.
سپس کای مورد حملهی برخی از دزدان قرار میگیرد. او موفق میشود از آنها دفاع کند، اما سپس توسط یک سایلنسر - کسی که میتواند قدرتهای مردم را خاموش کند - زمینگیر میشود. پیدن سایلنسر را شکست میدهد و کای را در مقابل جمعیت نجات میدهد.
سپس پیدن به عنوان «نجاتدهنده نقرهای» شناخته میشود. مردم او را برای شرکت در محاکمات نامزد میکنند. پیدن در زمان برگزاری محاکمات به کاخ منتقل میشود.
پیدن به کای نزدیکتر میشود، اما همچنین با شاهزاده کیت نیز آشنا میشود و شروع به شناخت او میکند.
شاهزاده کیت وارث تاج و تخت و برادر ناتنی کای است. او اجازهی خروج از کاخ را ندارد زیرا خارج از دیوارهای کاخ برایش خطرناک است.
این شاهزادگان همچنین یک برادر خوانده به نام جکس دارند که ۱۵ ساله و بسیار مهربان است.
پیدن در اولین وعدهی غذایی خود با سایر اعضای خانوادهی سلطنتی شرکت میکند. او از میزان غذای اسراف شده منزجر میشود.
کای در حال شکنجه سایلنسری است که سعی کرده بود او را بکشد، تا اطلاعاتی به دست آورد. این کار خیلی خوب پیش نمیرود.
پیدن از آدنا میخواهد که در طول محاکمات خیاط شخصی او باشد. آدنا نیز برای زندگی به کاخ میآید.
جشن رقص برگزار میشود و گروه مقاومت بمبهایی را منفجر میکند. کیت از اینکه نمیتواند در این عملیات شرکت کند و مجبور است همراه با دیگران در یک اتاق امن محافظت شود، عصبانی میشود. پیدن او را آرام میکند.
اولین محاکمه برگزار میشود. شرکتکنندگان، مخدر مصرف میکنند و به جنگلی به نام زمزمهها منتقل میشوند. از آنها خواسته میشود با یکدیگر مبارزه کنند و هر کسی که بیشترین امتیاز را جمعآوری کند، برنده میشود.
پیدن زخمی میشود. او و کای توافق میکنند که با هم همکاری کنند. در پایان محاکمه، یک مبارزهی بزرگ رخ میدهد. سدی کشته میشود. جکس زخمی میشود، اما کای موفق میشود با استفاده از قدرتهای درمانی جمعیتی که در حال تماشا هستند، او را نجات دهد. تمام این اتفاقات توسط دوربینها برای پخش بعدی ضبط میشود.
پیدن باید ورودی تونلها را پیدا کند تا بتوانند به کاخ دسترسی پیدا کنند. کیت کلید ورودی در سمت کاخ را دارد، بنابراین پیدن باید آن را به دست آورد.
برای محاکمه دوم، از شرکتکنندگان خواسته میشود که در یک کوهستان با هم تیم شوند. این مدت زمان کمی طولانی میشود و سپس آنها باید برای تصاحب پرچم به یکدیگر حمله کنند. پیدن در این مرحله برنده میشود.
پیدن مخفیانه کیت را به لووت میبرد تا او بتواند ببیند که سوژههایش از چه چیزی رنج میبرند. به نظر میرسد او به شدت تحت تأثیر این موضوع قرار گرفته است.
کای کابوسی میبیند و پدین او را آرام میکند. آنها همدیگر را میبوسند.
پادشاه میخواهد کای را ببیند و به او میگوید که ممکن است مجبور شود پیدن را در طول محاکمهی سوم بکشد.
محاکمهی سوم و نهایی آغاز میشود. از شرکتکنندگان خواسته میشود که از میان یک پرچین پیچ در پیچ عبور کنند. کای با اندی میجنگد.
آدنا در مرکز پرچین اسیر شده است. او کشته میشود و قلب پیدن از این حادثه شکسته است.
سپس گروه مقاومت میرسد. آنها سایلنسرهایی با خود دارند و به کای حمله میکنند تا زمانی که او بتواند از قدرت خودشان علیه آنها استفاده کند.
کیت متوجه میشود که گروه مقاومت از طریق تونلها وارد شده است و احساس خیانت به پیدن میکند.
پیدن با پادشاه میجنگد و او را میکشد. اما قبل از آن، پادشاه فاش میکند که این کای بود که پدر پیدن، آدام گری، را کشته است.
کای سعی میکند پیدن را بکشد یا دستگیر کند اما او را آزاد میکند. او از این بابت بسیار ناراحت است.
کیت اکنون پادشاه است. او کای را به دنبال پیدن میفرستد و به او میگوید که او را نزد او بازگرداند.
درباره نویسنده
