دربارهی کتاب «میخواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کردهام»
معرفی کتاب
«میخواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کردهام» نوشتهی بک سهی مجموعهای از مکالمههای غیرداستانی و نوشتههای شخصیای است که حول سلامت روان، عشقورزی به خود و رواندرمانگری میچرخد. کتاب مانند دوربینی است که جلسات رواندرمانی نویسنده با روانکاوش را طی دوازده هفته ثبت کرده و شامل دروننگریهای نویسنده دربارهی این جلسات میشود.
ویژگی «میخواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کردهام» نسبت به دیگر آثار خودیاری
مهمترین نکته دربارهی «میخواهم بمیرم ولی...» این است که وانمود نمیکند مراقبت از سلامت روان موضوعی است که رفته رفته آسان میشود، بلکه آن را مبارزهای همیشگی میداند، مبارزهای که بسیاری از ما هر روز با آن روبرو میشویم. همچنین میگوید هیچ رویکرد درستی به درمان وجود ندارد و مهم این است که کمک و راهنمایی لازم را دریافت کنید.
دوکبوکی چیست؟
یکجور غذای خیابانی محبوب در کرهی جنوبی است که از کیک برنج با ماهی، تخممرغ آبپز و پیازچه درست میشود.
دوکبوکی در عنوان کتاب نماد چیست؟
همانطور که عنوان کتاب نشان میدهد، نویسنده دورههای افسردگی را پشت سر میگذارد و حتی انگیزه و انرژی زندگی کردن را هم ندارد، اما هوس خوردن دوکبوکی کرده است. دوکبوکی در اینجا نماد امید است: حتی در وخیمترین شرایط، باز هم کورسوی امیدی هست. یکی از چیزهایی که سهی بالاخره مجبور میشود بپذیرد این است که زندگی ناگزیر سرشار از لحظات خوش و شاد و همینطور غم و اندوه است.
نویسنده در «میخواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کردهام» چه میگوید؟
• تلاش برای آشتی دادن امیال متضاد: همانطور که از عنوان کتاب برمیآید، کتاب به کشمکش میان میل به مردن و میل به ادامهی زندگی میپردازد و همینطور به تضاد میان تمایل به خودویرانگری و غرق شدن در لذتهای کوچکی مثل خوردن دوکبوکی.
• اهمیت رواندرمانی: نویسنده بر اهمیت کمک گرفتن از رواندرمانگر برای حل مسائل روحی ـ روانی تأکید میکند و خواننده را به جلسات روانکاوی خودش میبرد.
• قدرت آسیبپذیری: نویسنده با در میان گذاشتن تجربیاتش از افسردگی و اضطراب، قصد دارد دیگران را تشویق کند بحرانهای درونیشان را پنهان نکنند و از صحبت دربارهشان خجالت نکشند.
• ارزشمندی مراقبت از خود: کتاب بر اهمیت مراقبت از خود و داشتن لحظات خوشی و لذت، حتی در زمانی که با مشکلات روحی ـ روانی دست و پنجه نرم میکنید، تأکید میکند.
بازتاب انتشار «میخواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کردهام»
این کتاب پس از انتشار در کرهی جنوبی خیلی زود پرفروش شد. آنتوان هور «میخواهم بمیرم ولی...» را به انگلیسی برگرداند که ترجمهی او به فهرست نامزدهای نهایی جایزهی بوکر بینالمللی راه یافت. «میخواهم بمیرم ولی...» با استقبال خوانندگان و ریویونویسان مواجه شده است؛ مجلهی معرفی کتاب «Kirkus Reviews» دربارهی این کتاب نوشته: «همزمان شخصی و جهانشمول است، این کتاب دربارهی یافتن راهی برای آگاهی، درک و خرد است.» روزنامهی ژاپن تایمز هم این کتاب را به شدت خواندنی توصیف کرده است.
ترجمههای این کتاب
میخواهم بمیرم ولی دوست دارم دوکبوکی بخورم، ترجمهی الهه علوی، انتشارات دانشآفرین
میخواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کردهام، ترجمهی ندا بهرامینژاد، نشر مون
اگر از این کتاب خوشتان آمد، این را هم پیشنهاد میکنیم
بدن فراموش نمیکند، بسل ون درکولک، ترجمهی اکبر درویشی، انتشارات میلکان
دلایلی برای زنده ماندن، مت هیگ، ترجمهی گیتا گرکانی، انتشارات علمی و فرهنگی
کتابفروشی موریساکی، ساتوشی یاگیساوا، ترجمهی عهدیه قاسمی، انتشارات دانشآفرین
تسلانامهای برای زندگی، مت هیگ، ترجمهی شیرین ملک فاضلی، نشر هوپا
به کتابفروشی هیونام دونگ خوش آمدید، هوانگ بوروم، ترجمهی الهام صیفیکار و آنیتا پارسا، انتشارات دانشآفرین
کتاب دروغگویی روی مبل، اروین د یالوم، ترجمهی بهاره نوبهار، نشر قطره
مروری بر آنچه خواندیم
• «میخواهم بمیرم ولی هوس دوکبوکی کردهام» نوشتهی بک سهی مجموعهای از مکالمههای غیرداستانی و نوشتههای شخصیای است که حول سلامت روان، عشقورزی به خود و رواندرمانگری میچرخد.
• مهمترین نکته دربارهی «میخواهم بمیرم ولی...» این است که وانمود نمیکند مراقبت از سلامت روان موضوعی است که رفته رفته آسان میشود، بلکه آن را مبارزهای همیشگی میداند، مبارزهای که بسیاری از ما هر روز با آن روبرو میشویم.
• دوکبوکی در اینجا نماد امید است: حتی در وخیمترین شرایط، باز هم کورسوی امیدی هست.
• نویسنده با در میان گذاشتن تجربیاتش از افسردگی و اضطراب، قصد دارد دیگران را تشویق کند بحرانهای درونیشان را پنهان نکنند و از صحبت دربارهشان خجالت نکشند.
یک جرعه از کتاب
خلاصه کتاب
درباره نویسنده
